۱۳۹۳ بهمن ۱۱, شنبه

شنبه ۳۱ ژانویه

شنبه دیگه خواهرم با شوهرش میان. دیشب بعد از اینکه گفتم ذوق دارم یک دعوای مفصل کردیم که من که میدونستم خواهرهای اون دارن میان چرا نگفتم خواهرم نیاد. 
جوری شده که کلا احساس میکنم حوصله من رو نداره. احساس میکنم روی مغزشم. هر از گاهی که رفتارش بهتر میشه فکر میکنم که با خودش کنار اومده که تحملم کنه. میدونم اگه اینو ببینه میگه شما زنها خلین. چند وقت پیش رفتم پیش مشاوره یک جلسه اما بعد از اون اوضاع بهتر بود و دیگه نرفتم.