۱۳۹۵ آبان ۲۸, جمعه

تهران

بار ديگر تهران
تهران خسته آلوده مرا در آغوش بالهاي غبار آلودش ميكشد، اما من ميترسم آزادانه در خيابانهايي كه انقدر تشنه شان هستم راه بروم. براي كودك زهدانم كه وظيفه محافظت بر گرده ام گذاشته. 
تهران
تهران خسته فرسوده آلوده
نميدانم كدام خسته تريم
كدام فرسوده تَر
كدام آلوده تَر
اما دلم براي روزهاي آزادانه در دامان تو تنگ شده. من محكومم كه خستگي و فرسودگي ام را در آغوشت پنهان كنم و ....

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر