۱۳۸۹ بهمن ۳, یکشنبه

نباید ناامید بود

غروب یکشنبه هست و رفته سر کار به قول خودش. یخچالمون پره و توی حساب هم ای بدک نیست. این روزا کار خاصی نمیکنیم. روزا می رم دانشگاه اون هم دنبال کار می گرده. چهارشنبه با بچه ها رفتیم night market. جمعه عصر هم پیتزا خریدیم رفتیم خونه"ح".

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر