۱۳۸۹ تیر ۲۷, یکشنبه

از دیروز مشغول شستن و پختنم انگار قراره قحطی بشه. الان هم یه عالمه خورشت بادمجون خیلی خوشمزه ای که می خواستم واسه دوستم ببرم خوردم. به من چه. خودش هی گفت بزاریم واسه وقتی که شوهرش هم باشه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر