ناردونه
۱۳۹۵ اسفند ۲۵, چهارشنبه
بريريت
پدربزرگ ميگه زن موهامو امشب مرتب كوتاه كن فردا هم اسفند و بساط شادي رو فراهم كن.
مادريزرگ ميخنده و ميگه ما كه موقع داماد شدنش نيستيم، فردا داماديشه
و من به بريريت و پسر كوچكم فكر ميكنم و سكوت ميكنم
چرا سكوت ميكنم
چرا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر